کد مطلب:29322 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:87

سخنی درباره زمان اسلام آوردن امام












امام علی علیه السلام برترین مؤمن تاریخ اسلام و در ستیغ ایمان است. ایمان او در میان مؤمنان از ویژگی های بی بدیلی برخوردار است. او اوّلین كسی است كه به پیامبر خدا ایمان آورده[1] و ایمانش هرگز به شائبه شرك، آلوده نشد[2] و در استوارْگامی در مسیر ایمان و نیرومندی باور، بی نظیر بود.[3].

امام علی علیه السلام - چنان كه پیش تر بدان اشاره كرده ایم - از آغازین روزهای زندگی بر كنار بستر پیامبر خدا آرمید و با عنایت و سرپرستی پیامبرصلی الله علیه وآله بالید و همگام با خُلق و خوی و منش و روش نبی اكرم، رشد كرد و همراه او مراحل تكوین نبوّت را نگریست.

پیامبر خدا او را به خلوتگه حِرا می بُرد و بدین سان، با راز و رمز ملكوت، آشنا شد و به تصریح مولاعلیه السلام در خطبه عظیم «قاصعه»، نور وحی را می نگریست و ناله یأس آمیز شیطان را می شنید و در آستانه ابلاغ رسالت، با اعلام همگامی و همراهی با پیامبرصلی الله علیه وآله عنوان «وصی»، «وزیر» و «برادر» پیام آور وحی را یافت تصویر زیبا علوی را از این چگونگی ها بنگریم:

جایگاه خویشاوندی نزدیك مرا نسبت به پیامبر خدا و موقعیّت ویژه مرا می دانید. آن گاه كه كودك بودم، مرا در كنار خود می نهاد و بر سینه اش می فِشُرد و مرا در بستر خود می خوابانْد. تنم را به تنش می سود و بوی خویش را به من می بویانْد. گاه چیزی را می جَوید و آن را به من می خورانید و از من دروغی در گفتار و اشتباهی در كردار ندید.

خداوند، بزرگ ترین فرشته خود را از هنگام از شیر گرفته شدنش، شب و روز هم نشینش ساخت تا راه های بزرگواری را بدو بنمایاند و خوی های نیكوی جهان را در او فراهم آورد.

و من، همواره چون بچّه شتری به دنبال مادر، در پی او بودم. هر روز برای من از اخلاق خود، نشانی بر پا می داشت و مرا به پیروی آن فرمان می داد. هر سال در حِرا خلوت می گُزید و من او را می دیدم و جز من، كسی وی را نمی دید. در آن وقت، جز خانه پیامبر خدا و خدیجه و من - كه سومین آنها بودم - در هیچ خانه ای مسلمانی راه نیافته بود؛ نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبوّت را استشمام می كردم.

هنگامی كه وحی بر او فرود آمد، ناله شیطان را شنیدم و پرسیدم: ای پیامبر خدا! این ناله چیست؟ فرمود: «این، شیطان است كه از پرستیده شدن نا امید گشته است. تو آنچه را كه می شنوم، می شنوی و آنچه را كه می بینم، می بینی، جز آن كه تو پیامبر نیستی امّا وزیر (دستْ یار) من و به [ مسیر] خیری».[4].

ابن ابی الحدید در بیان این كلام حضرت كه می فرماید: «من بر فطرت به دنیا آمدم و به ایمان و هجرت، پیشی گرفتم»[5]، می گوید:

منظور ایشان از تولّد بر فطرت، این است كه وی در روزگار جاهلیت به دنیا نیامده است؛ چون وی سی سال پس از عام الفیل به دنیا آمده است و پیامبر خدا چهل سال پس از عام الفیل به پیامبری مبعوث شده است.

و در اخبار صحیح آمده است كه پیامبر اكرم، ده سال پیش از رسالت، صدا [ ی وحی] را می شنید و نور را می دید؛ امّا كسی او را مخاطب قرار نمی داد و این، دوران آمادگی برای رسالت آن حضرت بود.

بنابر این، ده سال یاد شده چون روزگار رسالت آن حضرت به شمار می آید و كسی كه در این ده سال به دنیا آمده باشد، اگر در دامن پیامبر باشد و او تربیت او را بر عهده گیرد، چنین شخصی در روزگاری چون روزگار نبوّت به دنیا آمده است و در روزگار جاهلیت محض به دنیا نیامده است. از این روی، حال وی نسبت به دیگر صحابیان كه ادّعای همانندی آنان با او در فضل می شود، متفاوت است.

گزارش شده سالی كه علی علیه السلام به دنیا آمد، سالی بود كه رسالت پیامبر خدا آغاز شد، بانگ هایی را از سنگ ها و درختان می شنید، دیدگانش روشن گشته بود و نورها و اشخاصی را می دید، گرچه مورد خطاب قرار نمی گرفت.

این سال، سالی بود كه آن حضرت به قطع ارتباط با دیگران و گوشه نشینی در غار حِرا دست یازید، و همواره چنین بود تا آن كه رسالت یافت و وحی بر او نازل شد و پیامبر خدا به این سال و به تولّد علی علیه السلام در آن، تیمّن می جُست و آن را «سال خیر و بركت» می نامید و در شب ولادت آن حضرت - كه در آن كرامت ها و قدرت های الهی ای را مشاهده كرد كه پیش از آن ندیده بود - خطاب به خانواده اش فرمود:

در این شب، فرزندی برای ما به دنیا آمده كه خداوند به وسیله او درهای بسیاری از نعمت و رحمت برای ما می گشاید.

و همان گونه شد كه پیامبر خدا فرمود؛ زیرا آن حضرت، یاور پیامبر خدا و مدافع او بود و غم را از چهره ایشان می زدود. به شمشیر وی، اسلام استوار گشت و پایه هایش محكم شد و پایگاه آن حضرت، قوی شد.[6].

جورج جورداق، دانشمند مشهور مسیحی می گوید:

پاره ای از بزرگان قریش به حكم خِرد و برای رهایی از بت پرستی اسلام آوردند و بسیاری از بندگان و بردگان و سركوب شدگان، به انگیزه عدالت خواهی كه رسالت محمّدصلی الله علیه وآله بدان فرا می خوانْد و برای انكار ستمی كه پشتشان از تازیانه آن می سوخت، اسلام آوردند و گروهی پس از پیروزی پیامبرصلی الله علیه وآله به خاطر واقعیت گرایی و نزدیك شدن به شخص پیروز، اسلام آوردند، چنان كه در مورد بیشتر امویان، داستان چنین بود.

همه اینها در شرایط گوناگون - كه از نظر ارزش و مفهوم انسانی متفاوت است - اسلام آوردند و همه در یك مسئله، یعنی پذیرش منطق و واقعیت موجود، همگون اند؛ امّا علی بن ابی طالب علیه السلام، مسلمان به دنیا آمده است، چون او از نظر تولّد و رشد، از معدن رسالت است و از نظر اخلاق و فطرت، از خودِ اسلام است و شرایطی كه در آن آنچه را كه در جان خود از روح و حقیقت اسلام پنهان داشته بود، اعلام كرد، شرایطی چون شرایط دیگران نبود و ربطی به انگیزه های زندگی نداشت. زیرا اسلام علی علیه السلام ژرف تر از آن بود كه به شرایط روز ارتباط داشته باشد، چون از روح وی سرچشمه می گرفت، آن سان كه اشیا از معدن های خود و آب ها از چشمه سار خویش می جوشند. چون كودك تا وقتی كه بدون اجازه و مشورت بتواند نماز واجب را ادا كند و به خدا و پیامبرش گواهی دهد، نمی تواند از آرزوهای درونی خویش، تعبیر كند.

اوّلین سجده های مسلمانان نخستین بر خدایان قریش بود و اوّلین سجده علی علیه السلام بر خدای محمّدصلی الله علیه وآله بود.

آری! اسلام او اسلام كسی بود كه مقرّر شده بود تا بر دوست داشتن خیر، رشد كند و در سایه توجّه پیامبرصلی الله علیه وآله ببالد و پس از او پیشوای دادگران گردد و ناخدای كشتی در دریای گرداب ها و موج ها شود.[7].

از مجموع آنچه آوردیم - كه اندكی بود از بسیار و حقایق تأییدكننده بسیاری را بر آنچه آوردیم، در این مجموعه توان دید - نكاتی دانسته می شود:

1. ایمان علی علیه السلام و باور استوار او به سال ها قبل از رسالت رسمی پیامبرصلی الله علیه وآله و اعلام رسمی آن بزرگوار بر می گردد. بدین سان، دلیل وجود روایات مشهوری كه نشان دهنده آن اند كه ایمان علی علیه السلام هفت سال قبل از ایمان دیگران بوده است، روشن می شود.

2. عمر امام علیه السلام به هنگام اسلام آوردن، گونه گون نقل شده است و هفت[8]، هشت[9]، نُه[10]، ده[11]، یازده[12]، دوازده[13]، سیزده[14]، چهارده[15]، پانزده[16]، شانزده سال[17] ذكر شده است. این گونه نقل ها بیان كننده سنّ كم امام علیه السلام در زمان رسالت رسمی پیامبرصلی الله علیه وآله است و گرنه جان مولاعلیه السلام هرگز به شرك آلوده نشده[18]، و چنین است كه امام زین العابدین علیه السلام در پاسخ كسی كه از سنّ امام علیه السلام به هنگام ایمان آوردن پرسید، فرمود:

آیا او هرگز كافر بود؟! علی علیه السلام به هنگامی كه پیامبر خدا به پیامبری مبعوث شد، ده سال داشت و در آن روز هم كافر نبود.[19].

این را نیز بیفزاییم كه ده سال داشتن علی علیه السلام در هنگام رسالت یافتن پیامبرصلی الله علیه وآله كه در این نقل آمده، صحیح ترین و مشهورترین نقل است.[20].

3. بدین سان، این كه چه كسی از مردان، اوّلین ایمان آورنده است، جای گفتگو ندارد. صحابیان، برخی پس از اندكْ زمانی و برخی پس از روزگاری دراز با اسلام آشنا شدند و بدان گرویدند؛ امّا علی علیه السلام از آغازین روزها با شمیم وحی درآمیخت و با نشانه های آن، پیش از بعثت آشنا شد و بدان خو گرفت، و طبیعی است كه با اوّلین پرتو نور آن، بی درنگ، همراه شد.

اكنون چه جای پرداختن به سخن آنان كه می كوشند ایمان مولاعلیه السلام را به لحاظ اندكی سن، كم سو جلوه دهند؟ ای كاش عنوان داران سالمند، اندكی از این همه هوش، نیكْ نهادی و پیراسته دلی را می داشتند و نور وحی را در می یافتند.

4. درباره عبادت و نماز علی علیه السلام نیز روایات فراوان و گونه گون آمده است. این روایات، نه تنها امام علیه السلام را اوّلین نمازگزار پس از پیامبرصلی الله علیه وآله می شمرَد، بلكه عبادت امام علیه السلام را چند سال پیش از دیگران نشان می دهد كه سه، پنج و هفت سال آمده است. این گونه روایات، ممكن است اشاره به عبادت علی علیه السلام پیش از بعثت نیز داشته باشند.[21].









    1. ر. ك:ص 163 (نخستین مسلمان).
    2. ر. ك:ص 161 (لحظه ای به خدا كفر نورزید).
    3. ر. ك:ص 161 (ویژگی های اعتقادی).
    4. نهج البلاغه:خطبه 192.
    5. نهج البلاغه:خطبه 57.
    6. شرح نهج البلاغة:114/4.
    7. الإمام علی صوت العدالة الإنسانیّة:38.
    8. تاریخ دمشق:134/1.
    9. التاریخ الكبیر:2343/259/6، السنن الكبری:12160/339/6، تاریخ دمشق:25/42، المعجم الكبیر:162/95/1.
    10. الطبقات الكبری:21/3، تاریخ دمشق:26/42، المعارف، ابن قتیبه:168.
    11. الكافی: 536/339/8، الاستیعاب:1875/199/3، المستدرك علی الصحیحین: 4580/120/3.
    12. الكامل فی التاریخ:484/1، السنن الكبری:12163/339/6، تاریخ دمشق:26/42.
    13. الاستیعاب:1875/199/3.
    14. الاستیعاب:1875/199/3 و 1875/200.
    15. تاریخ دمشق:26/42، شرح نهج البلاغة:235/13.
    16. تاریخ خلیفة:150، الاستیعاب:1875/199/3، تاریخ دمشق:27/42.
    17. فضائل الصحابة، ابن حنبل:998/589/2، المصنّف، عبد الرزّاق:325/5، المعجم الكبیر:163/95/1.
    18. ر. ك:ص 161 (لحظه ای به خدا كفر نورزید).
    19. الكافی:536/339/8.
    20. چون بنابر مشهور، آن حضرت سی سال پس از عام الفیل به دنیا آمد. ر. ك:ص 49 (ولادت). و نیز، بنابر مشهور در زمان شهادت در سال 40 ق، شصت و سه سال داشت. ر. ك:ص 294 (تاریخ شهادتش). مجموع این دو تاریخ دلالت دارد كه آن حضرت در هنگام بعثت پیامبرصلی الله علیه وآله، ده سال داشته است.
    21. ر. ك:ص 239 (نخستین نمازگزار با پیامبر)، ص 247 (نخستین عبادت كننده از بین امّت).

      آنچه درباره سبقت جستن مولاعلیه السلام بر دیگران در ایمان و عبادت آوردیم، مراد غیراز حضرت خدیجه علیها السلام است كه آن خود، نیازمند بررسی جداگانه ای است.